هیچهایک یا سفر ارزان
هیچهایک سفری هست که به ارزون بودنش شناخته میشه، اما این کماهمیتترین ویژگی این نوع سفر کردن است، و البته حتی گاهی هزینهای بیشتر نسبت به سفرهای عادی داره.
هیچ هایک چییست؟
Travel by getting free lifts in passing vehicles.
همراهی با رانندگانی که در حال سفر به مقصدی مشابه یا نزدیک به مقصد مسافر هستند، و معمولا بهصورت رایگان.
سواری رایگان، به قصد طی شدن ارزانتر بخشی از مسیر.
برای شروع سفرِ هیچهایک، در جاده مکانی که تعداد وسیلههای عبوری بیشتری داره و برای دیدن مسافرها و البته توقف خودرو مناسب هست، انتخاب میشه. مسافر با نشون دادن علامت هیچهایک که معنی درخواست از خودروهای عبوری برای رسوندن مسافر رو داره، شروع می شه. پس از توقف ماشین، مسافر با احترام کامل مقصدش رو میگه و از راننده میخواد که در صورت امکان اون رو با خودش همراه کنه. این مکالمه باید به شکلی انجام بشه که هم محترمانه باشه و هم راننده متوجه این بشه که مسافر درخواست سفر رایگان داره؛ مثلا میشه بعد از گفتن مقصد برای راننده سفر هیچهایکی رو توضیح داد.
از دلایل اصلی هیچهایک کردن کم هزینه بودن این سفر هست، اما دلایل بسیار مهمتری وجود داره که میخوایم در موردشون صحبت کنیم. هیچهایک نوعی سفره که منش و رفتار خودش رو میطلبه. مسافری که این سفر رو انتخاب میکنه معمولا روحیهی اجتماعیای داره و از همصحبتی با غریبهها و شناخت آدمهای جدید لذت میبره. برنامهی سفر و زمان رسیدن به مقصد به حد کافی منعطفه تا زمان بیشتری رو در جاده بگذرونه. مسیر براش بخش مهمی از سفره و دنبال هیجانات و اتفاقات بیشتری در طی مسیر و جاده هست و البته که روحیهی ریسکپذیری بالاتری داره.
سفر هیچهایک چه مزیتهایی داره تا انتخاب مسافران بشه؟ برای این موضوع اول باید بدونین هدف از کل سفر چیه. گاهی دلیل سفر، مدتی دور شدن از زندگی شهری و کمی خارج شدن از حلقهی تکرار زندگی هست، برای بهتر شدن حال و هوا قبل از دوباره برگشتن به زندگی و کار و پیشرفت و موفقیتهای بیشتر انجام می شه. و بههمین دلیل جالبه که به سفر کردن که معمولا کم هزینه نیست میشه به عنوان سرمایهگذاری نگاه کرد. گاهی دلیل سفر کردن فراتر میره و مقصود پیدا کردن شناخت و دید بهتر به دنیای اطراف هست، برای دیدن بیشتر، شناخت و تجربههای جدیدتر.
هیچهایک می تونه برای همهی این انگیزههای سفر کمککننده باشه و مسیر رو بهاندازه مقصد جذاب و خاطرهانگیز کنه. علاوه بر اینکه هر سفری نیازمند هزینههاییست که به هر دلیل ممکنه این هزینهها به دلخواه نباشه؛ اگر سفر دورتر بشه یا تجربههای بیشتری داشته باشه این هزینه بیشتر هم میشه. پس هیچهایک میتونه کمک کنه تا محدودیتهای مالی کمتر مانع سفر بشه. البته که مسافران معمولا برای قدردانی از همراهی راننده، برای تشکر و برای نشون دادن این فرهنگ که هیچهایکر دنبال سفر بدون هزینه نیست، با دعوت به ناهار، تعارف سوغات خوراکی شهر خودش یا حتی خرید بین راه برای در رفتن خستگی جاده راننده رو مهمون میکنه. ولی تجربیات زیادی هم داشتیم که راننده باز هم لطف بیشتری داره و مسافر رو مهمون خودش میدونه. ولی موضوع مهم حفظ و تداوم این فرهنگ مهربونیه و ادامه دادن اون.
هیچهایک مخاطرات و ریسکهایی هم داره که باید نسبت بهش مراقب باشین و موارد امنیتیای رو رعایت کنین. مثل اینکه ترجیحا بهصورت تکی سفر نکنین مخصوصا اگر خانم هستین. در صحبت اولیه با راننده قابل اطمینان بودن اون رو بسنجین و سوار هر ماشین عبوریای نشین. قبل از سفر نسبت به جاده، امنیتش و مسیرها اطلاعات کافی رو کسب کنین و اگه جادهی خلوتی با ریسک بالا در مسیرتون هست اون بخش از مسیر رو هیچهایک نکنین. در شروع سفر با معرفی خودتون هم به راننده حس امنیت بدین و هم حس احترامی از جنس خانواده. مسیر و مشخصات ماشینی که سوار میشین رو به خانواده یا دوست نزدیکی که در جریان سفرتون هست در طول سفر اعلام کنین و این موضوع رو بهصورت غیرمستقیم به راننده هم بگین که کسانی پیگیر شما هستند. و بدونین که این احساس امنیت و این مخاطرات برای راننده هم وجود داره پس سعی کنین به راننده هم حس خوبی از حضورتون در ماشینش بدین.
با وجود ریسکهای این سفر و حتی صفر نبودن هزینههای سفر، پس چرا این سفر رو انتخاب کنیم؟
دلیلی که خیلی مواقع میتونه انگیزهی سفر هم باشه، قصههاست. نه تنها قصهای که حین سفر شکل میگیره بلکه قصههایی که آدمهای دیگه تعریف میکنند، که منتظرش نبودیم ولی مسیر سفر سر راهمون قرار میده. این قصهها میتونه به قصهای از سفر تبدیل بشه، که سفر رو غیرقابل پیشبینیتر میکنه. قصهی آدمهایی که تا امروز حتی از وجودشون خبری نداشتین، که ممکن بود هیچ وقت شنیده نشن، و حالا برای مسافر هم مهم میشن، قصهی زندگی آدمهایی که ابتدا از روی کنجکاوی، مهربونی، نیاز به همصحبت یا از روی شناخت این سفر و علاقه به حمایت از کسی که هیچهایک میکنه، مسافر رو با خودشون همراه میکنن و به هیچهایکر اعتماد می کنند؛ اما اتفاق مهم از این جا شروع میشه، وقتی که بعد از صحبت دربارهی جاده و پاسخ به کنجکاوی رانندهها در مورد شما و سبک سفرتون، وقت شنیدن از روایتها و قصههای رانندهها میشه و دربارهی زندگیشون حرف میزنن. کلی تجربه برای یادگیری و قصه برای شنیدن رو میتونین فقط تو جادهها پیدا کنین. بارها به دلیل اینکه چرا آدمها تو مسیر به یه مسافر گذری اعتماد میکنن و حرفهاشون رو میزنن فکر کردیم. فکر میکنم دلایل زیادی داره که به شخصیت هر کس بر می گرده، مثل اینکه آدما دوست دارن شنیده بشن. و شنوندهی خوبی بودن شما کمک میکنه که بیشتر ادامه بدن به تعریف کردن. دلیل دیگه اینه که شما بیخطرترین شنونده هستین، بدون قضاوت گوش میدین پس نگرانی از اینکه دونستن این موضوع چه تاثیری در روابط و جنبههای دیگهی زندگیشون میتونه داشته باشه ندارن چون شما رهگذری هستین که احتمالا در آیندهی گوینده نقشی ندارین.
البته دوستیهایی هم در این سفرها بهوجود میان که ادامه داره و شاید بهترین و قشنگترین دوستیها بشه. این سفر در خاطره می مونه و فراموش نمی شه. چه دوباره اون آدمها رو ببینین یا فقط خاطرهای از سفری دور بمونن.